زندگی خاکستری من

فیلم 10سال پیشو گذاشتیم...سال 84تولد 4سالگی داداش ....یادش بخیر چقد خوب بود چقد شاد بودیم چقد رابطه ها بهتر بودش...چقد روحیم خوب بود...کاش برمیگشتم ب گذشته و همونجا دفن میشدم ....الان تو فصل سرد زندگیم....جاهایی ک ننرو نشون میداد بی اختیار لبام میلرزید سخت خودمو کنترل کردم ...دلم براش تنگ شده.چرا اخه خدا چرا چرا چرا....از بین اینهمه ادم فقط اون اضافی بود ???میدونستم دیدن اون فیلم داغونم میکنه....

مامان میگف چقد قبلنا بهتر بودی...وقتی میومدیم جلو دوربین و میرقصیدیم ته خنده بود گذشته ها برای من چقد رنگی بود...همه چی خاکستری شده...از دنیای حال متنفرم...دوستی صمیمی من با دخی خاله دلم تنگ شده واسه اون دختر ...زمان گذشته و شخصیت ادما تغییر کرده...همینه دیگ زندگی همینه البته برای من

طرف جدش یعنی مادربزرگ مامانش هنوز سرومروگندس ...شب چله برای من ی شب دلگیره ک بیکسیمو میاره جلو چشم...

.

.

از طرف دیگ بابا نوار پیش دبستانی و جشن تکلیف منو پکونده ...دلم میسوزه ..من خودمم اینجا مهم نیستم چ برسه ب خاطراتم...ازینک دوباره فکرو ذکرم شده اون اشغال...روزی چندبار میرم صفحشو نگا میکنم و دست خودم نیست....فکرو ذکرم شده اینک چرا باید اون دختره ک خیلی قبلا دنبال شمارش بود جز فالووراش باشه...اونموقع ها میگف برای دوستم میخواسم و منم باور کردم....

زندگی خاکستری من....

 

.

.

.

بعدا نوشت...نوار جشن تکلیف پیدا شد اما پیش دبستانیم هنوز مفقوده



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






برچسب‌ها:

تاريخ : یک شنبه 29 آذر 1394برچسب:, | 12:8 | نویسنده : ناردونه |

.: Weblog Themes By SlideTheme :.


  • مهر پزشک